love.loxblog.com
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان music.loxblog.com و آدرس mohammad5580.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





در کتاب گناهان کبیره برای انسان چه گناهی را سراغ داری

که بزرگتر از تکرار تجربه هایش باشد؟؟ 

[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 14:23 ] [ mohammad ]

 

کاش می توانستم سکوتم را برایت بنویسم تا بدانی این مثنوی نانوشته

چقدر حرف برای...........گفتن دارد.!!!

[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 14:21 ] [ mohammad ]

 

به سلامتیه كسی كه نمیشناستت


اما نوشته هاتو میخونه


تا از درونت با خبر بشه


و زیرش لایک میزنه


نه واسه اینکه خوشش اومده


واسه اینکه بهت بفهمونه كه تنها نیستی...!!!

[ سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 22:31 ] [ mohammad ]

 

دوری از من اما چه نزدیك دلهایمان

تو و من

دوریم اما دستانت در دستان من است

از فرسنگهای دور در آغوشت می كشم

و بوسه بر لبانت می زنم

دوریم اما دلهایمان نزدیك است

با عشق

چشمان فریباینت آشكار می سازد برایم صداقت ترا

حس زیبایی است در من وقتی

خنده های شیرین ات از دور به گوش می رسد

شیطنتی كه در ‌آن نهفته است

مرا می كشاند به شیطنهای آبی

[ سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 22:12 ] [ mohammad ]

 لعنـــــــــــــــت به همه ضرب المثل های جهان

هروقت لازمشان داری،


برعکس از آب درمی آینــــــــــــد...


مثلا همین حــــــالا


که من تـــو را می خواهــ ــم


و طبق معمول،


خواستن نـتـوانستن استـــــــــــــــــــ .....

[ جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:49 ] [ mohammad ]

 

به سلامتی کسی که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت....


به سلامتی کسی که دلباخته سفر بود ، اما همسفر نداشت....


به سلامتی کسی که زجر کشید ، اما ضجه نزد....


به سلامتی کسی که زخم داشت ، ولی ناله ای نکرد....


به سلامتی کسی که نفس میکشید اما همنفس نداشت.....


به سلامتی کسی که خندید ، غمش را کسی نفهمید.....

[ پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 19:51 ] [ mohammad ]

 

بدترين شكل دلتنگي براي كسي آن است كه در كنار او باشي و بداني كه هرگز به او نخواهي رسيد .

[ پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 19:41 ] [ mohammad ]
[ سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 20:48 ] [ mohammad ]

بین رویاهای شبانه ام،جستجویت میکنم
نرگس عشق منی،هر لحظه بویت میکنم
برگ برگ خاطراتم را،خزان بر باد داد

ای گل بهاری،هر لحظه آرزویت میکنم 

[ سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 20:29 ] [ mohammad ]

آنچه نامش را عشق گذاشتم

هوسی است زود گذر

شهوتی است بی پایان

آنکه او را معشوق خواندم

صیادی است بی رحم

شکارچی است بی رحم

من در این قصای خانه جهان محکومم

تا پروانه ای باشم در حسرت نور شمع



من در این زندان تنهایی اسیرم

تا عاشقی باشم در پی معشوقی مرده 

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:23 ] [ mohammad ]

نمي بخشمت....

بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي....بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي .....

نمي بخشمت .....

بخاطر دلي كه برايم شكستي .....بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي.....

نمي بخشمت .....بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي.....بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي....

 و مي بخشمت

                                                 بخاطر عشقي كه بر قلبم حك كردي 

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:3 ] [ mohammad ]

بوسه بارانم کن امشب...
برای دلم سنگ تمام بگذار!
تنهایی را از آغوشم جدا کن
و دستانت را به دورم حلقه کن
چشمانت هم اگر لبخند همیشگی اش را نثارم کند
که دیگر معرکه است...
آرزویی نمی ماند، جز اینکه؛
امشب "یلدا" باشد...

 

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:56 ] [ mohammad ]

غریب آمده بودم غریب خواهم رفت
نچیده سیب به رویای سیب خواهم رفت

میان بوسه طنابی به دار می بافند
به گونه با گل سرخ فریب خواهم رفت

صدای خواب براحساس شهر می پیچید
وگفت با دل من بی نصیب خواهم رفت

ومرگ سهم تمام حیات حـّوا بود
اسیردست رسوم عجیب خواهم رفت

به شوق باغ پراز یاس های شهرقدیم
ازاین بهاردروغین نجیب خواهم رفت

اگرچه گریه براین شهرجرم زندان داشت
میان همهمه هاعن قریب خواهم رفت

زمان کوچ شد افسوس،دست من خالیست

غریب آمده بودم غریب خواهم رفت 

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:52 ] [ mohammad ]

 

 

چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها

چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها

کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد

و او هنوز شکوفاست بین آدمها

کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند

غروب زمزمه پیداست بین آدمها

چه می شود همه از جنس آسمان باشیم

طلوع عشق چه زیباست بین آدمها

تمام پنجره ها بی قرار بارانند

چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها

به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو

دلت به وسعت دریاست بین آدمها

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:47 ] [ mohammad ]

 

شنیده ام چنین روزی ، روز میلاد من است

 

اما

گویا سپری شد، بی آنکه بدانم

آتش شمع چندمین سال زندگی ام را

                                                     به خاموشی سپردم

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:45 ] [ mohammad ]

 

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست

قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز

که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ...

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:40 ] [ mohammad ]

 ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز

 اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز

 شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز

 سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز

 ستاره شدن کار سختی نیست.... گرشتم ولی غرق نورم هنوز

 پر از خاطرات قشنگ توام.....پر از یاد و شوق و مرورم هنوز

 ترا گم نکردم خودت گم شدی......من شیفته با تو جورم هنوز

 اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز
 
اگر کوک ماهور با ما نساخت.....پر از نغمه پک و شورم هنوز

 قبول است عمر خوشی ها کم است.....ولی با توام پس صبورم هنوز

 

[ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 9:22 ] [ mohammad ]
[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:42 ] [ mohammad ]

گریه آمد تا مرا رسوا کند عاشقی را در دلم پیدا کند
گریه آمد تاببیند زخم دل تا گشایش از دل شیدا کند
گریه آمد تا شوم راحت دمی تا که بغض دل مرا احیا کند
گریه آمد تاز سوز هجر یار ابر چشمان مرا دریا کند 
گریه آمد تا دهد آرام دل تا زبند غم دلم را وا کند
گریه آمد تا که جشن اشک را 
در دل غمگین من برپا کند

 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:12 ] [ mohammad ]

دلم همچو آسمان، پر از ابرهاي باراني است، اي کاش دلم امشب بگريد، شايد که

بغض عشقدر چشمانم بشکند

 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:47 ] [ mohammad ]


اي دوست دلت هميشه زندان من است


آتشكده عشق تو از آن من است


آن روز كه لحظه وداع من و توست


آن شوم ترين لحظه پايان من است 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:43 ] [ mohammad ]

 

هر كسي هم نفسم شد دست آخر قفسم شد. من ساده به خيالم كه همه كار و كسم شد. اون

كه عاشقانه خنديد خنده هاي من دزديد زير چشمه مهربوني خواب يك توطئه ميديد

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:39 ] [ mohammad ]


آرزوم بي تو محاله لحظه هام بي تو سواله


بي تو مقصد خيلي دوره راه عشقم بي عبوره


من نمي خوام تو خيالم بگمت عاشقت هستم

دوست دارم که راستي راستي حس کنم تو رو تو دستم 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:32 ] [ mohammad ]

نمیدانم چرا بیمارم امشب / سکوتی خفته در گفتارم امشب

 

غم اشک دلم آهسته می گفت / پریشان از فراق یارم امشب . . . 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:30 ] [ mohammad ]

پشت پا خوردم ز هر کَس که گفت یار منه

 

چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه

 

هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم

دیدم این دست محبت ، حلقه دار منه . . . 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:27 ] [ mohammad ]

در دو چشمش گناه مي خنديد

بر رخش نور ماه مي خنديد

در گذرگاه آن لبان خموش

شعله ئي بي پناه مي خنديد

 

 شرمناك و پر از نيازي گنگ

با نگاهي كه رنگ مستي داشت

در دو چشمش نگاه كردم و گفت:

بايد از عشق حاصلي برداشت

 

سايه ئي روي سايه ئي خم شد

در نهانگاه رازپرور شب

نفسي روي گونه ئي لغزيد

بوسه ئي شعله زد ميان دو لب 

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:26 ] [ mohammad ]

 

مي روم خسته و افسرده و زار 
سوي منزلگه ويرانه خويش 
به خدا مي برم از شهر شما 
دل شوريده و ديوانه خويش 
مي برم تا كه در آن نقطه دور 
شستشويش دهم از رنگ نگاه 
شستشويش دهم از لكه عشق 
زين همه خواهش بيجا و تباه 
مي برم تا ز تو دورش سازم 
ز تو اي جلوه اميد حال 
مي برم زنده بگورش سازم 
تا از اين پس نكند باد وصال 
ناله مي لرزد 
مي رقصد اشك 
آه بگذار كه بگريزم من 
از تو اي چشمه جوشان گناه 
شايد آن به كه بپرهيزم من 
بخدا غنچه شادي بودم 
دست عشق آمد و از شاخم چيد 
شعله آه شدم صد افسوس 
كه لبم باز بر آن لب نرسيد 
عاقبت بند سفر پايم بست 
مي روم خنده به لب ‚ خوينن دل 
مي روم از دل من دست بدار 
اي اميد عبث بي حاصل

[ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 11:20 ] [ mohammad ]

 

ديدي آنرا كه تو خواندي به جهان يار ترين


سينه را ساختي از عشقش سر شارترين


آنكه مي گفت منم بهر تو غمخوار ترين


چه دل آزار شد آخر،چه دل آزار ترين ديدي

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 18:40 ] [ mohammad ]

اي اشک ، آهسته بريز که غم زياد است / اي شمع آهسته بسوز که شب دراز است 

امروز کسي محرم اسرار کسي نيست / ما تجربه کرديم ، کسي يار کسي نيست . . .  

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 18:38 ] [ mohammad ]

يک نفر امد قرارم را گرفت / برگ و بار و شاخسارم را گرفت 


چهار فصل من بهار بود ، حيف / باد پائيزي بهارم را گرفت 


اعتباري داشتم در پيش عشق / با نگاهي ، اعتبارم را گرفت 

عشق يا چيزي شبيه عشق بود / آمد و دار و ندارم را گرفت . . .  

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 18:33 ] [ mohammad ]

گلوی آدم را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود ، دلتنگی هایی که جایشان نه در دل که در گلوی آدم است ، دلتنگی هایی که میتوانند آدم را خفه کنند . 

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 18:29 ] [ mohammad ]

 

دل های بزرگ و احساس های بلند

عشق های زیبا و پر شکوه می آفرینند

که جان دادن در کنارش آرزوئی شور انگیز است

اما کدامین معشوق مخاطب راستین

چنین معشوقی خواهد بود و او فقط خداوند است  . . .

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 18:27 ] [ mohammad ]

دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که می رسد از راه؟
ِیا نيازی که رنگ می گيرد
در تن شاخه های خشک و سياه

دل گمراه من چه خواهد کرد؟
با نسيمی که می تراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان

لب من از ترانه می سوزد
سينه ام عاشقانه می سوزد
پوستم می شکافد از هيجان
پيکرم از جوانه می سوزد

هر زمان موج می زنم در خويش
می روم، می روم به جائی دور
بوتهء گر گرفتهء خورشيد
سر راهم نشسته در تب نور

من ز شرم شکوفه لبريزم
يار من کيست ، ای بهار سپيد؟
گر نبوسد در اين بهار مرا
يار من نيست، ای بهار سپيد

دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را بخويش می خواند؟
سبزه ها، لحظه ای خموش، خموش
آنکه يار منست می داند!

آسمان می دود ز خويش برون
ديگر او در جهان نمی گنجد
آه، گوئی که اینهمه «آبی»
در دل آسمان نمی گنجد

در بهار او ز ياد خواهد برد
سردی و ظلمت زمستان را
می نهد روی گيسوانم باز
تاج گلپونه های سوزان را

ای بهار، ای بهار افسونگر
من سراپا خيال او شده ام
در جنون تو رفته ام از خويش
شعر و فرياد و آرزو شده ام

می خزم همچو مار تبداری
بر علفهای خيس تازهء سرد
آه با اين خروش و اين طغيان
دل گمراه من چه خواهد کرد؟

  

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 18:15 ] [ mohammad ]

 

گفت مجنون گر همه روی زمین / هر زمان بر من کنندی آفرین / من نخواهم آفرین هیچ کس / مدح من دشنام لیلی باد و بس . 

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:38 ] [ mohammad ]

 

دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند ، سلام پادشاه ! 

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 12:33 ] [ mohammad ]

 

در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد / در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد / آتش عشقت چنان از زندگی سیرم بکرد / آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد.

[ جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 22:0 ] [ mohammad ]

حالا فهمیدم  چرا ترکم کرد و رفت

من میخواستم مالک قلبش بشوم اما اون مستاجر میخواست

[ جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 21:49 ] [ mohammad ]

 

وقتی میفهمی عاشق شدی که میبینی دوست نداری بخوابی...


چون واقعیت شیرین تر از رویاهایت شده است! 

[ جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 21:19 ] [ mohammad ]
[ جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 19:41 ] [ mohammad ]

 

به سلامتی اون باجه تلفنی که تو بارون میرفتی زیر سقفش یدونه دو زاری مینداختی توش یه

ساعت حرف می‌زدی آخرشم پولتو پس می‌داد... 


[ پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 22:49 ] [ mohammad ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به کلبه عاشقانه من خوش آمدید
آرشيو مطالب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 14
بازدید کل : 375
تعداد مطالب : 61
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


Google

جستجو در مطالب :

گوگل: یاهو: ام اس ان:

 

دریافت کد جستجوگر

كد موسيقي براي وبلاگ

تعبیر خواب آنلاین




بک لینک فا